داستان سریال بحران میانسالی مردی به نام "ویلیام" را به تصویر کشیده است که در یک دانشگاه خیالی در پنسیلوانیا روایت می‌شود و ...

مردی برای برقرار کردن صلح و آرامش به هر قیمتی حاضر است تا هر کاری انجام دهد و اهمیتی نمی دهد که برای رسیدن به هدفش چند نفر را قربانی می کند و ...

یک مادر جوان و تنها تلاش می کند تا برای تامین هزینه های فرزند کوچک خود و ساختن آینده ای بهتر برای خودشان، به دنبال شغل مناسبی بگردد. اما چاره ای ندارد جز اینکه به عنوان خدمتکار خانه مشغول به کار شود و ...

فیلم داستان زندگی یک مادر جوان است، اما وقتی همسایه شروع به دخالت در زندگی او می کنند، زندگی اش وارونه می شود. اکنون او باید برای حفظ خانواده اش و تامین امنیتی که به خطر افتاده است ، بجنگد و ....

فیلم داستان یک عاشقانه به ظاهر کامل که به خشونت تبدیل می شود و زن را به مخفی کاری می کشاند و در عین حال با پلیس همکاری می کند تا همسر سابقش را به دادگاه بکشاند و ....

فیلم داستان "کارولاین ویلیامز" زنی جوان که در زمینه سفر نویسندگی میکند. هنگامی که او به نیومکزیکو فرستاده می شود، در آنجا با "اسکار" که معلم دبیرستان است آشنا می شود و رابطه ای عاشقانه بین آنها شکل میگیرد و …

فیلم داستان یک برنامه ریز عروسی به‌نام "جسیکا پرز" را روایت می‌کند که برای کار یک مشتری مشهور مجبور می‌شود به یکی از شهرهای دورافتاده‌ی آلاسکا سفر کند ، اما در هنگام کریمس عاشق این شهر کوچک می‌شود و همچنین به یک مرد خوش تیپ محلی علاقه‌مند می‌شود و …

"آلیسون پترس" همواره همه چیز را درست انجام داده اما زندگی اش به عنوان یک وکیل متعهد خوب پیش نمی رود، اکنون او در یک فروشگاه مواد غذایی مشغول است ولی به زودی درگیر ماجرای قتلی دلهره آور می شود و ....

فیلمی درام درباره رابطه مبهم یک مادر و دختری است که مرگبار می شود و ...

داستان فیلم درباره یک مدیر اجرایی مدرسه ای است. هنگامی که به خاطر اتفاقاتی مدرسه تعطیل می شود و .....

لوگان بعد از جستجو برای یک زندگی معمولی، برای گرفتن انتقام قتل نامزدش، به برنامه سلاح ایکس تن میدهد و تبدیل به وولورین میشود.

باز هم شهری گرفتار خشونت و گروه های خلافکار شده است و این بار نه یک قهرمان ، که گروهی از افراد که دارای قدرتهای خارق العاده و منحصر به فردی هستند در کنار یکدیگر جمع می شوند تا شهر را از جنایت پاک کنند. شهری که دیگر همه چیز آن در فساد غرق شده است از مقامات تا پلیس ها خیابانی . اما در این بین افرادی با کمک همدیگر سعی در بهبود اوضاع میکنند. اما نبرد با جنایتکاران همیشه با خونریزی و کشتار همراه است…

«سوپرمن» بعد از نبردی با «ژنرال زاد» که منجر به نابودی سیاره اش کریپتون، تلاش می کند تا دریابد غیر از خودش کس دیگری نیز نجات یافته است یا خیر. به همین دلیل شش سال از دنیا دور می می ماند. زمانی که باز می گردد درمی یابد که دنیا به قهرمانی چون او دیگر نیازی ندارد و محبوبش «لوا لین» نیز در غیاب او صاحب معشوق و زندگی تازه ای شده است. همزمان دشمن قدیمی او، «لکس لاتور» شیطان صفت نیز که به تازگی از زندان آزاد شده، سرگرم طراحی نقشه های پلید تازه ای است. سوپرمن برای نجات دنیا و به چنگ آوردن عشق محبوب پیشین خود ناچار به مبارزه در دو جبهه می شود.

یک مامور به سیدنی فرستاده می شود تا ژن ویرایش شده یک بیماری بنام «چیمرا» را بیابد و نابود کند.